عامی دِتِر جان یکی از تصنیفهای زیبای مردمان سرزمین مازندران است، در مایه شور نواخته میشود و همانند منظومه طالبا دارای تم داستانی است که ریشه در داستانی عاشقانه و مضمونی افسانهای دارد و بصورت تصنیف اجرا می شود.
در یکی از روستا های مازندران جوانی فقیر زندگی میکرد که چوپان قراری (روزمزد) گوسفندان اهالی محل بود.
این جوان عموی ثروتمندی داشت که بیشتر گوسفندان نزد او، برای عمویش بود.
عمو برای اینکه هم به برادرزاده فقیر خود کمک کرده باشد و هم چوپان گلهاش در نزدیکی او باشد کلبهای (اتاق) کوچک در نزدیک خود به جوان داده بود تا در انجا زندگی کند.
به تدریج جوان دل دادهی دختر عموی خویش، و دختر عمو هم عاشق او میشود.
پدر دختر به دلیل فقر جوان با ازدواج آنها مخالفت میکرد و لذا بین این دو یار فاصله حکم فرما بود.
جوان در طول روز و یا همچنین هر غروب که از چرای گوسفندان به خانه برمیگشت با نوای لَلِه وای خود(نی) با دختر عمویش به دلدادگی می پرداخت. و بدین طریق دختر عمو کاملا با نوای لَلِهوا پسر عمویش آشنا بود.
این رمز و راز بین آنها ادامه داشت، تا از قضا روزی دزدان به گله حمله ور شده و گله از وحشت پراکنده می شود، دزدان از چوپان میخواهند تا گله را یک جا گردآورد، چوپان نی را به دست گرفته بربلندی میرود تا در ظاهر گوسفندان را به آرامش فرا خواند ولی در واقع با نی خود شعر زیر را دمید. که به دختر عمویش این پیغام را برساند و به او تفهیم کند که مورد حمله دزدان قرار گرفته است و او اهالی محل را باخبر کند…